سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
یه خانواده ای که نمی خواستن بمیرند - دست نوشته های یک لاک پشت

شلمان !!

یه روزی یه جایی نه چندان دور یه مردی با خانوادش داشتند میرفتند مهمونی . یه دسته دزد و راهزن میرسن و می خوان که اموال این خانواده رو از دستشون در بیارن . تنها اموال این خانواده ارزشها شون بود . . ارزشهایی که به خاطرش تا پای جون براش مبارزه کردند و با مرگشون تونستند راهزنها رو از پا دربیارن . ارزشهای اونها حالا سالهاست که داره توی سینه منو تو اون و این می چرخه بدون اینکه بدونیم چرا .

ارزشهای اینا داره نسل به نسل می چرخه چون یکی از ژنهای ما شده . ارزشهای اونا داره قرن به قرن بین همه رد و بدل میشه چرا چون همه ما عاشق اون خانواده هستیم .

ارزشهای اونا چیزی نیست جز عشق به خاندان خدایی ... خاندانی که بزرگشون بین ما امانت گذاشته .

دوستان این امانت رو محکم بچسبید . مثل دسته زنجیری که به دست میگیری یا سنچی که می زنی و یا حتی اون دسته چوب طبلی که با تمام قوا می زنی و تمام روز موجش توی دلت می پیچه .

دوستان این ارزش رو دو دستی بگیرید مثل همون المی که روی گردنت سوار می کنی و به نشانه عاشق پیشه بودنت همه شهر می گردونیش . شما عاشقید . قدر خودتون رو بدونید .


موضوعات یادداشت
شنبه 83 اسفند 1 ساعت 12:20 عصر

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
موضوعات
25510: کل بازدید
170 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
یه خانواده ای که نمی خواستن بمیرند - دست نوشته های یک لاک پشت
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
آوای آشنا
طراح قالب