سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
« گفتارها سپرده نزد نگهدار است » و « نهفته‏ها آشکار » ، و « هر نفس بدانچه کرده گرفتار » . و مردم ناقص عقل و بیمار ، جز آن را که خداست نگهدار . پرسنده‏شان مردم آزار و پاسخ دهنده‏شان به تکلف در گفتار . آن که رایى بهتر داند ، بود که خشنودى یا خشمى وى را بگرداند ، و آن که از همه استوارتر است از نیم نگاهى بیازارد یا کلمه‏اى وى را دگرگون دارد » . [نهج البلاغه]
یه خانواده ای که نمی خواستن بمیرند - دست نوشته های یک لاک پشت

شلمان !!

یه روزی یه جایی نه چندان دور یه مردی با خانوادش داشتند میرفتند مهمونی . یه دسته دزد و راهزن میرسن و می خوان که اموال این خانواده رو از دستشون در بیارن . تنها اموال این خانواده ارزشها شون بود . . ارزشهایی که به خاطرش تا پای جون براش مبارزه کردند و با مرگشون تونستند راهزنها رو از پا دربیارن . ارزشهای اونها حالا سالهاست که داره توی سینه منو تو اون و این می چرخه بدون اینکه بدونیم چرا .

ارزشهای اینا داره نسل به نسل می چرخه چون یکی از ژنهای ما شده . ارزشهای اونا داره قرن به قرن بین همه رد و بدل میشه چرا چون همه ما عاشق اون خانواده هستیم .

ارزشهای اونا چیزی نیست جز عشق به خاندان خدایی ... خاندانی که بزرگشون بین ما امانت گذاشته .

دوستان این امانت رو محکم بچسبید . مثل دسته زنجیری که به دست میگیری یا سنچی که می زنی و یا حتی اون دسته چوب طبلی که با تمام قوا می زنی و تمام روز موجش توی دلت می پیچه .

دوستان این ارزش رو دو دستی بگیرید مثل همون المی که روی گردنت سوار می کنی و به نشانه عاشق پیشه بودنت همه شهر می گردونیش . شما عاشقید . قدر خودتون رو بدونید .


موضوعات یادداشت
شنبه 83 اسفند 1 ساعت 12:20 عصر

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
موضوعات
25615: کل بازدید
58 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
یه خانواده ای که نمی خواستن بمیرند - دست نوشته های یک لاک پشت
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
آوای آشنا
طراح قالب