وقتی که دستش بالا می رفت خودش این حس رو داشت که یکی دیگه داره دست اونو بالا و پایین می کنه . ولی خیلی دلش می خواست بدونه اون کسایی که همین نزدیکی ها در کنارش هستند هم همین حس رو دارند یا نه .
سینش به سوزش افتاده بود ولی تازه گرم شده بود . اشک از چشمان و خون از سینش روون شده بود .
این عشق بود . عشق به کسی که هر کاری بخاطرش می کرد . معشوقش ناجوان مردانه مرده بود . اون عاشق حسین (ع) بود .
|