سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]
یه جایی این گوشه نشسته ... - دست نوشته های یک لاک پشت

شلمان !!

یه غروب سرد و تاریک .

یه قلب وسط یه کوچه باریک

 

یه نگاه ساده ، منتظر به جاده

یه اشک ساده ، یخ زده توی باده .

 

یه مرد خسته ، یه راه بسته

یه نفس کشیده ، خیلی خسته .

 

 

لبش خشک و سرده .

پاهاش پینه بسته .

 

یه حرف ساده ، توی گوشش نمی یاد .

یه حرف سه حرفی ، کس از دور نمی یاد .

 

براش دل نسوزونید ، اون خودش خواسته .

براش دعا نکنید ، تنهایی رو خواسته .

 

 

می دونی اون چی می خواد از زندگیش .

پاره بهش همه زنجیرای بردیگش .

 

فقط یه راه مونده برای زنده بودن .

اونم فقط مرده بودن .

 

یه پوست چاک چاک ، یه قلب بی باک .

چاقو به دسته ، خونش رو خاک ...

 

شلمان !!

 


موضوعات یادداشت
پنج شنبه 83 بهمن 29 ساعت 8:19 عصر

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
موضوعات
25453: کل بازدید
113 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
یه جایی این گوشه نشسته ... - دست نوشته های یک لاک پشت
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
آوای آشنا
طراح قالب