سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
به خود آیید ... - دست نوشته های یک لاک پشت

شلمان !!

تنش می لرزید . مردم همه به جای خود میخکوب شده بودند . برای بار چندمین صدایش را بالا برد : و آیا این کتاب دینی شما نیست از آن فراری هستید ؟ آیا این امانت خدا و رسول خدا در نزد شما نیست ؟ وای بر شما خیانت کاران و آتش بر شما باد . حتی از خواندن آن فراری هستید . پس چگونه نام خود را مسلمان می گذارید . خداوند بر شما رحم کند .

سپس از بالای تریبون پایین آمد . در حالیکه تمام بدنش می لرزید . مردم راهی برای او باز کردند تا عبور کند . حالیکه همه از ترس رنگشان پریده بود . وقتی که به انتهای سالن رسید دستش را بالا برد و زیر لب گفت : این است آیه هایی از خداوند ، باشد که تفکر کنید .

و رعد و برقی عظیم و مهیب رخ داد و باران به بارش گرفت . مرد پشت ابرها مخفی شده بود .

شلمان !!

 


موضوعات یادداشت
پنج شنبه 83 اسفند 27 ساعت 12:17 صبح

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل
موضوعات
25867: کل بازدید
75 :بازدید امروز
آرشیو
لوگوی خودم
به خود آیید ... - دست نوشته های یک لاک پشت
جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
عکس رفقام
رفقام
حضور و غیاب
آوای آشنا
طراح قالب