• وبلاگ : دست نوشته هاي يك لاك پشت
  • يادداشت : يه جايي اين گوشه نشسته ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    خيلي قشنگ بود مثل ساير نوشته هات ، خيلي روان حس خودتونو منتقل مي كنيد و خواننده رو به عمق افكارتون مي بريد.

    ولي لحن نا اميد و غمناك چرا؟

    چرا بايد اينطوري از زندگي نتيجه گرفت؟

    به نظر من زندگي چيزي خيلي فراتر از تحمل كردنه.

    و اينقدر پر هيجان و زيباست كه ارزش تموم اين درد و رنجاي شيرينو داره.زندگي مثل يه پازل ميمونه با ميليارد ها ميليارد قطعه. پيدا كردنه يه قطعه اينقدر هيجان داره كه به خاطر اون حتي ممكنه تموم قطعه هارو زيرو رو كني پيدا كردنه هر قطعه تورو به پيدا كردنه بقيه قطعه ها نزديك ميكنه.اشتباه بودن يه قطعه نبايد شوق بازي رو ازت بگيره.اگه كنار بكشي بازنده اي ولي اگه بموني و قطعه هارو پيدا كني به راز زندگي پي بردي.